نسل زِد؛ نسل بی مسکن
به گزارش مجله دکوراسیون کاشیا، افزایش طول دوره انتظار برای خانه دار شدن در دوره جهش در کنار افت شدید قدرت خرید، منجر به استعفای نسل Z از بازار مسکن شده است. نتایج یک آنالیز میدانی انجام شده از سوی دنیای اقتصاد نشان می دهد ماراتن مسکن برای دهه هفتادی ها، در برترین حالت، با توجه به سطح عایدی آنها، کف حداقلی بودجه موردنیاز برای خرید آپارتمان در تهران و مبالغی که می توانند در ماه پس انداز نمایند، 166 سال طول می کشد. در واقع، شاغلان نسل Z، که در گروه سنی 25 تا 26 سال، به عنوان تازه واردهای بازار می توان از آنها یاد کرد، در برترین حالت، با پس انداز ماهانه یک میلیون تومانی، 166 سال باید برای صاحب خانه شدن معطل بمانند. این برآورد با فرض ثابت بودن عایدی و قیمت مسکن (شرایط فعلی)، انجام شده است. نتایج آنالیز های به عمل آمده از سوی دنیای اقتصاد در جریان تحقیق میدانی از یک جامعه آماری 100 نفری از کارکنان یک سازمان که در گروه شاغلان نسل Z قرار دارند نشان می دهد که این افراد دیگر حتی در فکر خانه دار شدن هم نیستند. آنها می گویند: فکر خانه دار شدن نمی کنیم؛ مگر آنکه معجزه گردد.
5/ 1 قرن معطلی خانه اولی های تازه
جهش قیمت مسکن و افت قدرت خرید در شرایطی طول دوره انتظار برای خانه دار شدن برای همه گروه های خانه اولی را در دوره جهش به دو برابر دوره قبل از جهش قیمت مسکن افزایش داده است که معطلی خانه اولی های تازه برای خانه دار شدن در یک آنالیز میدانی بیش از 5/ 1 قرن، معادل 166 سال (با فرض ثبات شرایط فعلی در سال های بعد) برآورد می گردد.
با لحاظ میانه کل عایدی یک سال خانوارها و میانگین قیمت مسکن در شهر تهران، دوره انتظار برای خرید مسکن با اتکا به کل عایدی خانوار، قبل از دوره جهش یعنی قبل از سال 96 برابر با 7 سال بود. یعنی یک خانه اولی در نیمه اول دهه 90 یا قبل از سال 96، به طور میانه با پس انداز کل عایدی 7 سال خود می توانست اقدام به خرید یک واحد مسکونی معمولی کند. این اندازه بعد از دوره جهش قیمت مسکن، هم اکنون دو برابر شده است؛ یعنی به طور میانه خانه اولی ها براساس سطح میانه عایدی و میانگین قیمت واحدهای مسکونی(برمبنای آمارهای رسمی سال 1401) باید 14 سال کل عایدی خود را پس انداز نمایند تا بتوانند خانه دار شوند. اما این شاخص که از آن به عنوان شاخص انتظار یا طول دوره انتظار برای خرید مسکن یاد می گردد معیار دقیقی برای طول دوره دسترسی خانوارها به مسکن نیست. چرا که خانوار به علت احتیاج به تامین سایر هزینه های خود اساسا امکان پس انداز همه عایدی یک سال خود را ندارد. بنابراین شاخص دیگری به نام شاخص دسترسی به مسکن وجود دارد که در دوره قبل از جهش به مدت زمان انتظار خانه اولی ها برای دسترسی به مسکن یا خرید خانه با اتکا به یک سوم عایدی خود گفته می شد. هم اکنون و بعد از دوره جهش قیمت مسکن، شاخص دسترسی به مسکن را می توان به مدت زمان مورد انتظار برای خرید خانه از سوی خانه اولی ها با پس انداز 20 درصد از عایدی آنها در سال، تعبیر کرد. بر این اساس و با درنظر گرفتن میانه عایدی سالانه خانوارها و میانگین قیمت مسکن شهر تهران که در آخرین داده های رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران اعلام شد، طول دوره دسترسی خانه اولی ها به مسکن، هم اکنون به 70 سال رسیده است. این اندازه با احتساب پس انداز کل عایدی نیز 35 سال برآورد می گردد. این مدت زمان انتظار 70 ساله برای دسترسی به مسکن برای یک خانه 50 مترمربعی با میانه قیمت مسکن در تهران براساس آمار رسمی 1401، برآورد شده است. براساس داده های مرکز آمار میانه عایدی سالانه خانوارهای شهری در سال 1401(آخرین آمار رسمی)، حول و حوش 141 میلیون تومان بوده است؛ بعلاوه میانگین قیمت مسکن شهر تهران در سال 1401 نیز حول و حوش 40 میلیون تومان بوده است. بنابراین یک خانه اولی برای دسترسی به یک واحد مسکونی ملکی با مساحت 50 مترمربع با سطح فعلی قیمت ها باید زمانی حول و حوش 70 سال منتظر بماند. در چنین شرایطی اما دنیای اقتصاد، شرایط دسترسی شاغلان نسل Z یعنی شغل اولی های متولد دهه 70 و افرادی که در بازه زمانی 25 تا 26 سال قرار دارند را آنالیز نموده است. با توجه به اینکه بخش زیادی از این نسل، در شهر تهران به تازگی وارد بازار مسکن شده و مستاجر هستند، طبیعتا هزینه های زندگی آنها با سایر خانه اولی ها فرق دارد. دنیای اقتصاد برای پاسخ به دو سوال در این باره اقدام به آنالیز میدانی در یک سازمان با تعداد 300 نفر نیروی انسانی که حدود 100 نفر یعنی یک سوم آنها در بازه سنی مربوط به شاغلان نسل Z قرار دارند، نموده است.
سوال اول این است که شاغلان نسل Z که در واقع تازهترین نسل خانه اولی ها هستند، برای خرید خانه چقدر معطل می مانند یا طول دوره دسترسی آنها به مسکن ملکی چند سال است؟ و بعلاوه (سوال دوم)، این گروه تازه وارد به بازارکار درباره خانه دار شدن چه فکری می نمایند؟
نتایج این تحقیق میدانی نشان می دهد، میانه عایدی ماهانه شاغلان نسل Z در سازمان مورد آنالیز، بین 11میلیون و300 هزار تومان تا 12 میلیون تومان است. این افراد که عایدی ماهانه آنها از حداقل عایدی نیروهای کار که در امسال حول و حوش 8 میلیون تومان است اندکی بالاتر است، به طور میانه 7 تا 5/ 7 میلیون تومان از این عایدی را صرف اجاره بهای ماهانه مسکنی که در آن ساکن هستند، می نمایند. حول و حوش 5/ 4 میلیون تومان دیگر را نیز صرف سایر هزینه های زندگی خود از خوراک، پوشاک، درمان و ... می نمایند. این برآورد عایدی و هزینه در این سازمان، به نوعی، شرایط عایدی و هزینه های زندگی شاغلان نسل Z در سازمان هایی را نمایندگی می کند که عایدی آنها اگرچه بالاتر از کف حقوق نیروهای کار است اما فاصله چندانی هم با کف حقوق ندارد. در حالی که عمده این افراد به دنیای اقتصاد اظهار کردند با توجه به سطوح فعلی اجاره بهای مسکن و سایر هزینه ها، اساسا امکان پس انداز ماهانه ندارند اما اقلیتی از آنها اظهار کردند که در برترین حالت، ماهانه می توانند یک میلیون تومان از حقوق خود را پس انداز نمایند. دنیای اقتصاد با توجه به سطح فعلی قیمت مسکن و میانه عایدی سالانه این خانه اولی ها و بعلاوه امکان پس انداز یک میلیون تومان در ماه برای آنها برآورد نموده است (با لحاظ شرایط فعلی) نسل تازه خانه اولی ها برای خانه دار شدن باید 166 سال معطل بماند.
پاسخ نسل Z به امکان خرید خانه
در این تحقیق میدانی بعلاوه این سوال مطرح شد که با توجه به شرایط فعلی بازار مسکن و سطح عایدی، آیا اساسا این نسل تازه وارد به بازار کار امیدی هم به خانه دار شدن دارد؟
چهار گروه پاسخ از اظهارات این جامعه آماری حدود 100 نفری، استخراج شد. گروهی از پرسش شونده ها اظهار کردند که ما اصلا به مسکن و خانه دار شدن فکر نمی کنیم و چون فکر نمی کنیم اصلا به ازدواج و فرزند آوری هم فکر نمی کنیم (نمی توانیم فکر کنیم).
گروهی دیگر اعلام کردند که حتی دوستان ما که شرایط مشابهی به لحاظ حقوق و عایدی دارند و حتی به لحاظ سنی بزرگ تر از ما هستند(حول و حوش 30 سال و بالاتر هستند)، نیز سبک زندگی کاملا متفاوت از افراد 30 سال به بالایی که در دهه 80 ایران زندگی می کردند، دارند. در واقع سبک زندگی آنها سبک زندگی بزرگسالی نیست و تعداد زیادی از آنها وارد دوره تجرد قطعی شده اند و به خانه دار شدن هم فکر نمی نمایند. چون اساسا امکان خانه دار شدن با سطوح فعلی عایدی و قیمت مسکن ندارند. گروه دیگری اعلام کردند که فقط فکر می کنیم اگر معجزه ای گردد می توانیم به خانه دار شدن فکر کنیم.
یک گروه دیگر اعلام کردند ما حتی توان خرید یک دوچرخه برای رفت و آمد به محل کار و منزل نداریم؛ چون می بینیم که اساسا شرایط برای خانه دار شدن و مابقی مسائل تا این حد سخت شده است فکر می کنیم یا باید شرایط مالی کشور متحول گردد که بتوانیم خانه دار شویم یا اینکه باید گزینه مهاجرت از کشور را آنالیز نموده و مهاجرت کنیم.
منبع: فرارو