جنگ در بریتانیا هرگز غروب نمی کند!
به گزارش مجله دکوراسیون کاشیا، مجله مهر: خورشید در بریتانیا هرگز غروب نمی کند! این جمله قدیمی در حکومت بریتانیاست که خودشان معتقد بودند همواره بخشی در کره زمین وجود دارد که از آنِ بریتانیا باشد و در آن جا خورشید بتابد!
برای دیدن بریتانیای کبیر با تور ارزان انگلیس همراه باشید.
بریتانیا در روزگاری بر 412 میلیون نفر حکم فرمایی می نموده و می توان گفت جمعیت یک چهارم کره زمین در لندن جمع شده بود! اما امپراطوری بریتانیا از قرن 15 شروع شد، آن ها استعمار خود را از بخش هایی در ایسلند شروع کردند و با شروع تجارت در آفریقا، هنر، شرق آسیا و امریکا کار خود را گسترش دادند. اوایل قرن 20 بود که بریتانیا، آفریقا را از قاهره تا کیپ تاون، آسیا را از بین النهرین تا سنگاپور و تمام استرالیا را کنترل می کرد. به دلیل همین استعمارات امروزه می توان فرهنگ بریتانیا را در هنگ کنگ، بوستون و ماساچوست دید یا اینکه زبان انگلیسی زبان رسمی تجارت جهانی است یا کلیسای آنگلیکان به عنوان بزرگترین فرقه پروتستان ها در کشورهای جهان باقی مانده است.
اما نکته ای در این میان مغفول مانده است، ارتش بریتانیاست که شاید از آن اطلاعات کمتری به میان باشد، در این گزارش می خواهیم به بعضی از کارهای این ارتش نگاه کنیم.
جنگ علیه تجارت برده
بریتانیا در سال 1883 قانون لغو برده داری را تصویب کرد و به موجب آن همه کشتی هایی که از افریقا می آمدند مورد بازرسی قرارمی گرفتند تا برده ای نداشته باشند. پس از این حکم امپراطوری بریتانیا یکی از نیروهای پیشرو در اجرای این قانون بود. البته کشورهایی اروپایی از فرانسه، اسپانیا و پرتغال همچنان از برده ها مخصوصا در شرایط خطرناک استفاده می کردند.
اردوگاه کار اجباری
بعد از نبرد بریتانیا و گسترش قلمرو مستعمره های این کشور،در این میان این کشاورزان آفریقایی بودند در بخشی از این قاره شروع به حرکت می نمایند حرکتی که علی رغم میل دولت بریتانیا باعث پیشروی آفریقایی ها در آن منطقه می گردد؛ اما زمان زیادی طول نمی کشد که این دولت بعد از کشف الماس در آن منطقه وارد جنک با این کشاورزان می گردد جنگی که طبیعتا با شکست آنها همراه است؛ اما نکته دلخراش این اتفاق اینجاست که بعد از این جنگ و باز پس گیری این منطقه بریتانیا اردوگاه های کار اجباری ای را طراحی می نماید که خانواده های این کشاورزان در آنجا نگهداری شوند. اردوگاهی که نهایتا شرایط نامطلوب آن باعث شد تا 28هزار نفر از اعضای آن به دلیل بیماری و گرسنگی بمیرند که از این تعداد 22 هزار نفر آنها کودک بودند.
قحطی و نسل کشی
مورخان از قحطی سیب زمینی در ایرلند و سال 1845 می نویسند. یک سوختگی در زمین های کشاورزی ایرلند باعث شد همه محصولات از بین برود و در نتیجه آن خانواده های بسیاری چیزی برای خوردن نداشتند. در نهایت حدود یک میلیون نفر از شهروندان ایرلندی به دلیل گرسنگی و و عدم سلامت سیب زمینی های برداشت شده در گذشتند.
قحطی طولانی بین سال های 1845 تا 1852 بود که در نتیجه آن بسیاری از کاتولیک های ایرلندی به کانادا، امریکا، استرالیا، نیوزلند و انگلیس مهاجرت کردند. بسیاری از مورخان معتقدند دولت بریتانیا با سنگدلی با قحطی زدگان برخورد نموده و حتی با اینکه می دیدند کشاورزان از گرسنگی در حال مرگ هستند، از آن ها اجاره بها می خواستند.
البته حرف ها به همین ختم نمی گردد، تاریخ نویسان می گویند این نسل کشی توسط امپراطوری بریتانیا مهندسی شده بوده است، زیرا آن ها نمی خواستند ملی گرایان ایرلندی بحث های سیاسی نمایند و همچنین قدرت کاتولیک در حکومت بریتانیا به قدری زیاد شده بود که برای از بین بردن آن ها این برنامه را اجرایی نموده اند، چون در همان سال اسکاتلند هم دچار سوختگی در محصولات کشاورزی شد، تعداد خیلی کمتری از افراد مردند و حتی بعد از آن توانستند به زندگی برگردند.
ماجرا هرچه که بود دولت بریتانیا برای جلوگیری از تلفات هیچ کاری را انجام نداد.
کوتاه ترین جنگ جهان
سی و هشت دقیقه! این زمانی است که بریتانیا با تانزانیا در جنگ بود! در سال 1896 زنگبار بخش خودمختار تانزانیا که به بریتانیا در محافظت از جهتهای دریایی به هند مشغول بود، اعلام جنگ کرد، آن ها سه هزار مرد مسلح را برای مقابله با بریتانیا حاضر کردند، اما ارتش ساعت 9:02 کاخ سلطنتی آن ها را بمباران کرد و تا 9:40 دقیقه ادامه داشت تا کاخ کاملا ویران شد، پس از این زمان دوباره پرچم برتانیا برفراز قلعه به اهتزاز درآمد.
سفر به تبت
برای قرن ها مسافران اروپایی با داستان هایی که درباره پادشاه مرموز تبت می شنیدند، جذب این منطقه شده بودند، اما جز بخش هایی بود که غربی ها نتوانسته بودند به آن ورود پیدا نمایند. با این حال اوایل قرن 20 بود که بریتانیا نیروی انسانی خود را با توجه به اینکه هند و برمه را در کنترل داشت، توانست با نیروهای نظامی وارد تبت گردد. آن ها با این دیدگاه که برای تجارت آمده اند وارد آن جا شدند اما نایب السلطنه انگلیس در هند معتقد بود روسیه به زودی به این منطقه دست پیدا می نماید و آن ها باید زودتر آن را بدست بیاورند. انتها این رویارویی جنگ خشونت بار میان انگلیسی و سلسله چینگ چینی بود و زمانی به انتها رسید که در حدود سه هزار نفر از نیورهای تبتی و چینی مُردند و انگلیس این منطقه را در دست گرفت و از چینی ها هم غرامت جنگی دریافت کرد.
جنگ انگلیس و افغانستان
افغانستان را به عنوان کشوری که گورستان امپراطوری ها شده، می شناسند. این نام مستعار هزینه ای است که بریتانیا و شوروی داده است. افغانستان برای برتانیا اهمیت زیادی داشت، از آن جهت که بیشتر حمله هایی که به هند صورت می گرفت به وسیله زمین های ناهموار افغانستان بود و به همنی دلیل بریتانیا به دنبال سلطه در این کشور بود تا بتواند از آن به عنوان تحت الحمایه خودش در هند استفاده کند.
جنگ اول افغان و انگلیس در سال های 1839 تا 1842 رخ داد که طی آن انگلیس شکست سنگینی خورد به طوریکه در زمان عقب نشینی از کابل تنها یک بازمانده از سربازان انگلیسی مانده بود.
جنگ دوم افغان و انگلیس در سال های 1878 تا 1880 بود که بریتانیا پیروز شد و توانست افغانستان را به عنوان تحت الحمایه خودش در منطقه بدست بیاورد.
جنگ سوم هم در سال 1919 در گرفت، زمانی که نیروزهای ضد انگلیسی در افغانستان امان الله خان را به قدرت رساندند و پیروز شدند. سربازان بریتانیا هم خسته بودند و در نهایت ارتش افغانستان پیروز نبرد شد و به استقلال کامل دست پیدا کرد.
شورش مائومائو با 90 هزار تلفات
در دهه50 اصطلاحمائو مائو به طور گسترده ای توسط رسانه ها برای توصیف هرگونه جنبش ناسیونالیستی سیاه و سفید استفاده می شد. منشا این اصطلاح از سرکوب وحشیانه بریتانیا علیه اقدامات نیروهای شورشی کنیا می آید. در شروع سال 1945 وضعیت امپراتوری کنیا به پایداری می رسد؛ اما در این بین گروهی از افراد آفریقا در کنیا شروع به انجام اقداماتی برای استقلال کنیا انجام می نمایند. اقداماتی که نهایتا با شورش و سرکوب بریتانیا همراه می گردد و درپی آن 11هزار نفر از شورشیان مائو مائوی کنیا کشته می شوند که به دلیل استفاده از اردوگاه های کار اجباری مقامات کنیا بعدها اعلام نموده اند که شمار کشته شدگان این اتفاق به چیزی نزدیک به 90 هزار می رسد.
شورش بزرگ هند
شورش بزرگ هند در سال 1857 به طور کلی ماهیت امپریالیسم انگلستان را تغییر داد. قبل از این شورش، هند توسط حکومت بریتانیا و به شکل مستقیم اداره نمی شد، بلکه توسط کمپانی خصوصی بریتانیایی که در شرق هند بنا شده بود، تجارت را انجام می داد، اما این جهت رفته رفته به سمتی حرکت کرد که حیات سیاسی شبه قاره هند را مشخص می کرد. با اینکه بریتانیا در سال 1858 پیروز شد این شورش را تا حدی سرکوب کند اما جنبش استقلال طلبی هند به انتها نرسید و در اواسط دههٔ 40 میلادی با جنبش خروج از هند به رهبری مهاتما گاندی و تسخیر هند بریتانیا توسط ارتش ملی هند به رهبری سوبهاش چاندرا بوز اوج گرفت. آزادی نهایی بالاخره در 15 اوت 1947 میلادی ممکن شد.
منبع: خبرگزاری مهر